متولد 1392 خواهی بود؟

می فهمی چه می گویم مادر؟

1392/5/20 16:58
نویسنده : بنفشه بانو
450 بازدید
اشتراک گذاری

سلام.

نمی دانم دلتنگی را چند بخش باید کرد؟

می آیی؟ نمی آیی؟ نمی دانم. این یکی را خوب می دانم که نمی دانم!

 

چند ماه دیگر بیشتر نمانده. اگر نیایی اینجا را تعطیل می کنم و می بخشم به کسی که فرزندی متولد سال 1392 دارد یا حتی فرزندی دارد که سال 1392 آغازین روزهای جنینی اش را در آن طی کرده. می فهمی چه می گویم مادر؟

حق داری نخواهی از آغوش خدا به آغوش من بیایی. اصلا قابل مقایسه نیست. می فهمم.

اما دیشب خوابت را دیدم. مثل بابا پر از مو بودی و سبزه. می خندیدی و تمام دهانت باز می شد. از بغلم به آغوش هیچکس دیگری نمی رفتی و من در تو غرق شده بودم. از آغوشم دورت نمی کردم. دلتنگت بودم. نفس می کشیدمت. بیدار شدم. هر چه تو را جستجو کردم پیدایت نکردم. دستهایم خالی خالی بودند. خالی خالی............

 

اما خنده هایت با آن ابروهای پر پشتت را هر بار که یادم می آید بغضم با لبخندی مخلوط می شود.

می آیی؟ نمی آیی؟

قلبم دارد تکه تکه می شود. اما صبر می کنم. می دانی چرا؟

برایت می گویم. من تو را ندیده ام. بزرگت نکرده ام. فقط منتظرت هستم. که داشته باشمت. اما سالها پیش همین حوالی مادرانی بودند که فرزندانشان را دیده بودند. بزرگ کرده بودند. در آغوش گرفته بودند و بوئیده بودند. اما پای اسلام و کشور که آمده بود وسط جگرگوشه هایشان را راهی جنگ کرده بودند. برای بعضی از این مادرها پلاک اوردند و بعضی جنازه. برای بعضی خبر شهادت آورند و برای بعضی استخوان پاره....

 

خجالت می کشم وقتی صبوری و لبخند آنها را می بینم. چطور می توانم نبودنت را طاقت نیاورم؟ طاقت می آورم. من الگو دارم...

اما بیا مادر جان. بیا.

می خواهم خوب بویت کنم. تربیتت کنم بزرگت کنم. بعد راهی سربازی امام زمانت کنم. یا برای کنیزی امام زمانت بفرستمت. بیا مادر جان. بیا می خواهم برای آقا تربیتت کنم. نه برای دل خودم. بیا مادر جان. بیا... 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مامان اميررضا كوچولو
27 مرداد 92 0:18
سلام عزيزم .... الهي قربونت بشم چقدر قشنگ نوشته بودي ... برات دعا ميكنم تا فرشته ي كوچكت مهمونئ دل پاكت بشه ... تو هم براي سلامتي محمدم دعا كن ... گفتي نذر كردي ... الهي فدات شم ... با تموم وجودم دعا ميكنم نذرت قبول باشه ... قراره سفره ي حضرت ابالفضل پهن كنم اونجا اگه خدا منو ببينه به يادتم و برات دعا ميكنم


سلام خانمی. آره نذر کردم. نذر حضرت محسن. خدا همیشه بنده هاشو می بینه. مشکلات و بیماری ها هم نشونه همون نگاهه. ان شء الله زود زود بیای خبر شفای همسرت رو بهم بدی.